کیشِ بیهشدار
بازخوانی شطرنج باد/ محمدرضا اصلانی شطرنج باد نوای تصویرهاست. هر قاب، یک نُت و هر نُت، یک حس. «تریستان و ایزولده»ای است که هر قطعهاش به آرامی و با...
بازخوانی شطرنج باد/ محمدرضا اصلانی شطرنج باد نوای تصویرهاست. هر قاب، یک نُت و هر نُت، یک حس. «تریستان و ایزولده»ای است که هر قطعهاش به آرامی و با...
عشق/ گاسپار نوئه موسیقی «ساتی»[۱] الصاق به تصویر عریانیِ زن و مرد -به حال شور شهوانی- نخستین نماست -که ناگاه، بیمقدمه، بیپرده- بر پرده میآید -در قابی بسته با...
خانه پدری/ کیانوش عیاری مقدمه به رغم تمام ظلمها، جورها، اجحافها، بیدادها -که آقایان روزی جوابگوش خواهند بود- خانه پدری فیلم خوبی نیست! و این بَد-بودهگی هیچ ارتباط...
قصه-خرده: ســ شــ کــ دو پا داشت، قرض هم گرفت و خودش را به هشتی رساند. دستها را سفت به پهلوهاش گرفته بود و با هر قدمی که بر میداشت، سفتتر؛ سد بسته بود که امعاء و احشاء و
چاقو در آب/ رومن پولانسکی خودکامهگی و ناخداگریِ «آندری» (نیمچیک) در دههی شصت؛ دههی به نومیدی نرسیدهی باورهای سوسیالیستی اگر به تحقیر نسل تازهاش انجامید، در دههی شکستِ هفتاد بدل به انزجارش از نسلِ هنوز-امیدوارِ جوان گشت؛ چونان که
تِنِت/ کریستوفر نولان بلک-پَنترِ مفهومزده و پیچیدهنمای اخیرِ کریستوفر نولان –تِنِت– در ادامۀ پروژۀ «چگونه کلیشهترین الگوهای ژنریک را متفاوت و روشنفکرانه نشان دهیم؟»، چیزی بیش از تقلیل «علم» به ژانر اکشن نیست! -و چیزی بیش از این نیز
درخت زندگی/ ترنس ملیک مردی فروپاشیده، گذشته را یاد میآورد؛ امّا خاطرات فردی مطرح نیست. او نه در گذشتۀ شخصیاش که در مفهوم «گذشته» پی چیزی است -شاید بقای زندگیاش. منشأ خلقت را وارسی میکند و در جستوجوی خود
کتاب پنج زن/ محمد عبدی غمیدهاند به گوشهای و عذاب و اضطراب. خودخواسته منزوی و بیمار -محتاجِ فریاد و گرفتار تنهایی خویش. و آشنا و توأمان آمیزۀ خیالند -پنج زن. دارند نفس میکشند و آنقدر نزدیک که صدای نالههاشان
کتاب مدیر مدرسه/ جلال آل احمد مدیر مدرسه سریعالتوضیح و راحتالهضم و سهلالفهم است. ساختار زمانیاش خطی -از ماههای آغازین سال تحصیلی تا پایان آن، با زاویۀ اول شخص و ساختار مدرنیستیِ خردهپیرنگ، با یک شخصیت اصلی در مکانی
تیغ و ترمه/ کیومرث پوراحمد کی فکرش را میکرد سازندۀ شب یلدا که روزی با «حامد»ِ شلاقخوردهاش همدردی داشت، اکنون به سبک «هرچه کنی به خود کنی»های ترکی/ هندی، شیشههای مشروبات الکلی را -به سرانجامِ آیینۀ عبرت- فرو میریزد
یادداشتی دربارۀ «طلا» و کارنامۀ پرویز شهبازی این طلای «شهبازی» است. نوآور و خلاق در چارچوبِ سست و تنگِ کارنامۀ نوشتاری و تصویریِ پرویز شهبازی. میشود احساس کرد یک گام رو به جلو آمده؛ امّا خدایی ناکرده توقعات بالا
جنایت بیدقت/ شهرام مکری تلاشِ ناکامِ شهرام مکری در نمایش گسست زمان از طریق پیوستهگیِ نمای بلند -و در داستانهایی بیارتباط با این شیوۀ روایی/ بصری، بالأخره در جنایت بیدقت به بار نشسته و نشان میدهد افراطِ بیحد
«فقط»، «تنهایی» و «من» روی آندرشون؛ خالق بیتکرارِ «تکرار» مقدمه امیر پوریا تصویری ذهنی و بامزه داشت که میگفت نگاه کردن به چهرۀ آدمهای در حالِ تماشای فیلمی از روی آندرشون، بهاندازه خود فیلم عجیب است و
قصه-خرده: ســ شــ کــ دو پا داشت، قرض هم گرفت و خودش را به هشتی رساند. دستها را سفت به پهلوهاش گرفته بود و با هر قدمی که بر میداشت، سفتتر؛ سد بسته بود که امعاء و احشاء و
چاقو در آب/ رومن پولانسکی خودکامهگی و ناخداگریِ «آندری» (نیمچیک) در دههی شصت؛ دههی به نومیدی نرسیدهی باورهای سوسیالیستی اگر به تحقیر نسل تازهاش انجامید، در دههی شکستِ هفتاد بدل به انزجارش از نسلِ هنوز-امیدوارِ جوان گشت؛ چونان که
تِنِت/ کریستوفر نولان بلک-پَنترِ مفهومزده و پیچیدهنمای اخیرِ کریستوفر نولان –تِنِت– در ادامۀ پروژۀ «چگونه کلیشهترین الگوهای ژنریک را متفاوت و روشنفکرانه نشان دهیم؟»، چیزی بیش از تقلیل «علم» به ژانر اکشن نیست! -و چیزی بیش از این نیز
درخت زندگی/ ترنس ملیک مردی فروپاشیده، گذشته را یاد میآورد؛ امّا خاطرات فردی مطرح نیست. او نه در گذشتۀ شخصیاش که در مفهوم «گذشته» پی چیزی است -شاید بقای زندگیاش. منشأ خلقت را وارسی میکند و در جستوجوی خود
کتاب پنج زن/ محمد عبدی غمیدهاند به گوشهای و عذاب و اضطراب. خودخواسته منزوی و بیمار -محتاجِ فریاد و گرفتار تنهایی خویش. و آشنا و توأمان آمیزۀ خیالند -پنج زن. دارند نفس میکشند و آنقدر نزدیک که صدای نالههاشان
کتاب مدیر مدرسه/ جلال آل احمد مدیر مدرسه سریعالتوضیح و راحتالهضم و سهلالفهم است. ساختار زمانیاش خطی -از ماههای آغازین سال تحصیلی تا پایان آن، با زاویۀ اول شخص و ساختار مدرنیستیِ خردهپیرنگ، با یک شخصیت اصلی در مکانی
تیغ و ترمه/ کیومرث پوراحمد کی فکرش را میکرد سازندۀ شب یلدا که روزی با «حامد»ِ شلاقخوردهاش همدردی داشت، اکنون به سبک «هرچه کنی به خود کنی»های ترکی/ هندی، شیشههای مشروبات الکلی را -به سرانجامِ آیینۀ عبرت- فرو میریزد
یادداشتی دربارۀ «طلا» و کارنامۀ پرویز شهبازی این طلای «شهبازی» است. نوآور و خلاق در چارچوبِ سست و تنگِ کارنامۀ نوشتاری و تصویریِ پرویز شهبازی. میشود احساس کرد یک گام رو به جلو آمده؛ امّا خدایی ناکرده توقعات بالا
جنایت بیدقت/ شهرام مکری تلاشِ ناکامِ شهرام مکری در نمایش گسست زمان از طریق پیوستهگیِ نمای بلند -و در داستانهایی بیارتباط با این شیوۀ روایی/ بصری، بالأخره در جنایت بیدقت به بار نشسته و نشان میدهد افراطِ بیحد
«فقط»، «تنهایی» و «من» روی آندرشون؛ خالق بیتکرارِ «تکرار» مقدمه امیر پوریا تصویری ذهنی و بامزه داشت که میگفت نگاه کردن به چهرۀ آدمهای در حالِ تماشای فیلمی از روی آندرشون، بهاندازه خود فیلم عجیب است و